قرن‌هاست که جوامع مختلف و اغلب پیشرفته برای تربیت افراد طراز اول کشور در زمینه‌های مختلف به آموزش عالی توجه داشته اند . درحقیقت آموزش عالی علاوه بر پرورش متخصصان مورد احتیاج صنایع وفنون مختلف ، مسئولیت‌های دیگر نیز بر عهده دارد به طوری که علاوه بر رفع حوایج موجود درجامعه ، مسیرترقی و تکامل انسان را برای آینده مشخص می‌سازد.
سابقه آموزش عالی درایران به زمان‌های بسیارقدیم باز می‌گردد ، به گونه ای که تاریخ نگاران کهنسال ترین دانشگاه جهان را " جندی شاپور" معرفی می‌کنند . این دانشگاه که دردوران قبل ازاسلام به وجود آمد و شهرت جهانی یافت وبه شاهپور اول – پادشاه ساسانی ، منسوب بوده ، ازقرن چهارم تا دهم میلادی تداوم داشته است .
دانشگاه جندی شاپور ازلحاظ آموزش و تحقیق درفلسفه وطب شهرت داشت . این دانشگاه در زمان خسرو انوشیروان ترقی بسیارکرد توجه خاص وی به ادبیات ، فلسفه وعلوم سبب رونق دانش‌هایی همچون هیئت ، نجوم ، مهندسی ، حکمت عملی وعلوم اداری گشت .
به هرصورت ، آنچه که مسلم به نظرمی رسد ، این است که دانشگاه جندی شاپور درحدود هزار و هفتصد سال پیش بنا گردید و تا پنج قرن گاهواره علوم پزشکی ، فلسفه ، نجوم و ریاضیات بود . بسیاری ازکتاب ها که به زبان‌های مختلف پیرامون علم پزشکی و تاریخچه آن نوشته شده با نام جندی شاپور توأم است .
با ظهوراسلام و توسعه معارف اسلامی ، درحدود قرن پنجم هجری ، خواجه نظام الملک به ترویج علم و هنر و تأسیس مدارس عالی همت گمارد . او در سال 485 هجری ، ساختمان نظامیه بغداد را آغازکرد و درشهرهای دیگر ایران نیز ازقبیل نیشابور، بلخ ، هرات ، آمل ، اصفهان دست به تاسیس مدارس عالی موسوم به " نظامیه " زد . که مهمترین آنها مدارس بیهقیه و سعیدیه بود و مواد درسی آن شامل فقه ، حدیث ، تفسیر ، علم حساب و پزشکی می‌شد .
دراین مقطع زمانی که سراسر جهان را ظلمت جهل فراگرفته بود ، دانشمندانی همچون شیخ الرئیس ابوعلی سینا ، ابوحامد محمد غزالی ، خواجه نصیرالدین طوسی ، سعدی شیرازی ، انوری و... دراین مدارس عالی پرورش یا به تدریس اشتغال داشته ، مشعل علم را درمشرق زمین فروزان نگهداشتند ، بطوری که حتی آثار دانشمندان این عصر تا آغاز نهضت علمی و فنی درقرن هجدهم درمراکز علمی و معتبرجهان تدریس می‌شده است .
دراین مقطع زمانی که سراسر جهان را ظلمت جهل فراگرفته بود ، دانشمندانی همچون شیخ الرئیس ابوعلی سینا ، ابوحامد محمد غزالی ، خواجه نصیرالدین طوسی ، سعدی شیرازی ، انوری و... دراین مدارس عالی پرورش یا به تدریس اشتغال داشته ، مشعل علم را درمشرق زمین فروزان نگهداشتند
با علم به اینکه گسترش آموزش درسطوح بالا و تعداد مدارس هرکشور ، به وضع اجتماعی وسیاسی آن بستگی دارد ، درایران نیزدرادواری که ثبات سیاسی و اجتماعی حاکم بود ، تعداد این مراکز افزوده می‌گشت ، وی ازآغاز قرن هفتم هجری که هجوم قوم مغول به ایران شروع شد تا قرن دهم هجری که حکومت صفویان درایران مستقر گردید ، مدارس عالی روبه ویرانی نهاد .
ازهنگام تاسیس دانشگاه جندی شاپور تازمان تشکیل دولت صفویه ، آموزش عالی سنتی ایران همواره نیازمند حمایت دولت‌ها بوده وبه همین جهت همگام با تحولات سیاسی ، دچارفراز ونشیب می‌شده است . حاکمان حکومت صفویه درپرتو وحدت سیاسی و مذهبی که به ارمغان آوردند ، سیستمی را بنیان گذاری نمودند که به موجب آن ، مردم خودشان داوطلب ایجاد ، اداره و حفظ مدارس شدند واین نظام تابه امروز در آموزش عالی کما بیش به همان نحو عمل می‌کند .
برخورد ملت ایران با ملل اروپایی ، به خصوص در اثر تجاوز کشورهای روسیه و انگلستان در اوایل قرن سیزدهم هجری ، پیامد مهمی برای ایران داشت . اولیای امور دریافتند که ایران از قافله تمدن به خصوص در زمینه های مختلف علوم ، فنون و صنایع ، به کلی عقب مانده است و برای مقابله با تجاوز کشورهای غربی ، راه چاره را در این دیدند که هرچه سریع تر به کسب علوم و فنون غربی همت گمارند ، لذا این فکر را از دو طریق به مرحله عمل گذاردند ؛ در مرحله اول با اعزام محصلان ایرانی به خارج برای کسب علوم جدید و در مرحله دوم با استخدام خارجی مشاوران برای تعلیم و تربیت ایرانیان در رشته ها و فنون علمی جدید .
این سیاست که به تأسیس مدارس جدید در ایران – طبق نمونه مدارس ممالک غرب ، منتهی شد ، باعث گردید که دستگاه آموزش و پرورش جدید ایران از دستگاه آموزش و پرورش قدیم جدا شود .
هسته اولیه تعلیمات عالیه نوین در ایران با ایجاد مدرسه دارالفنون شکل گرفت . در سال 1266 ه . ق میرزا تقی خان امیرکبیر در گوشه ای از ارگ تهران بنای مدرسه ای را به سبک مدارس عالیه اروپا شروع کرد و آن را دارالفنون نامید .
ازهنگام تاسیس دانشگاه جندی شاپور تازمان تشکیل دولت صفویه ، آموزش عالی سنتی ایران همواره نیازمند حمایت دولت‌ها بوده وبه همین جهت همگام با تحولات سیاسی ، دچارفراز ونشیب می‌شده است
به طورکلی ، مدرسه دارالفنون با استفاده از عالمان اروپایی ، در شناساندن تمدن اروپا و فرهنگ جدید مغرب زمین به ایرانیان ، عامل بسیار موثری بود و فارغ التحصیلان دارالفنون ، اغلب از طریق ترجمه و تا لیف کتب درسی به این اقدام دامن می‌زدند و صنف جدیدی بوجود آوردند که در تحول فکری دو نسل بعد اثر گذاشت .
بعد از دارالفنون ، مدارس دیگری چون مدرسه علوم سیاسی ( 1317 ه . ق ) ، مدرسه فلاحت (1319 ه . ق ) مدرسه طب ( 1337 ه.ق ) ودارالمعلمین عالی ( 1307 ه . ق ) تاسیس شدند.
البته این نکته قابل ذکر است که مدارس عالی در این تاریخ ، هنوز فاقد شبکه اداری توسعه یافته بود وبا سازمان اداری ساده و متمرکز اداره می‌شد ، ولی به تدریج با گسترش این مدارس ، اداره آنها به عهده وزارت معارف گذاشته شد .
قبل از تاسیس دانشگاه تهران ، مراکز علمی به صورت پراکنده و جدا از یکدیگر قرار داشتند ، اما بعدها به منظور تمرکز مدارس عالی در یک محدوده معین و برای آنکه تعلیمات عالیه در ایران بر پایه اساسی استوار گردد و امور آموزشی و علمی مدارس عالیه تحت نظم و تربیت معینی درآید ، تأسیس دانشگاه تهران درخرداد ماه 1313 به تصویب مجلس رسید .
ازسال 1326 ش با تأسیس دانشگاه تبریز ، دولت به فکر ایجاددانشگاههایی در شهرستان ها افتاد .
در تاریخ سوم خرداد ماه 1328 بنا به تصویب مجلس ، به وزارت فرهنگ اجازه داده شد که در شهرستان های مشهد ، اصفهان ، شیراز و هر شهرستان دیگری که وزارت فرهنگ لازم بداند ، به تدریج دانشگاه تأسیس نموده و دانشگاه تبریز را تکمیل و در اهواز اقدام به تأسیس دانشکده پزشکی نماید .
هسته اولیه تعلیمات عالیه نوین در ایران با ایجاد مدرسه دارالفنون شکل گرفت . در سال 1266 ه . ق میرزا تقی خان امیرکبیر در گوشه ای از ارگ تهران بنای مدرسه ای را به سبک مدارس عالیه اروپا شروع کرد و آن را دارالفنون نامید
آموزشگاه عالی بهداری مشهد که در سال 1318 و آموزشگاه های بهداری اصفهان و شیراز که هردو در سال 1325 تأسیس یافته بودند ، به ترتیب هسته‌های نخستین ایجاد دانشگاه‌های مشهد ، اصفهان و شیراز تشکیل دادند . دانشگاه شیراز که در سال 1335 رسمیت یافته بود ، در سال 1341 با ارائه طرفی نوین تبدیل به دانشگاه پهلوی شد و از سال 1340 به بعد ، دولت اجازه تأسیس مدارس عالی به اشخاص و هیأت های خصوصی را هم صادر کرد .
از سال 1332 تا 1341 دانشگاه اهواز ،ملی ، مدرسه عالی نقشه برداری ، مدرسه عالی ادبیات و زبان های خارجی دانشکده پلی تکنیک و انیستیتو خواروبار به وجود آمدند و تا سال 1357 تعداد دانشگاه‌ها و موسسات آموزش و عالی کشور به 23 دانشگاه و 206 موسسه آموزش عالی در دوره های روزانه ، شبانه و در سطوح مختلف تحصیلی بالغ گشت .
منبع : ناهید روشن نهاد ، انقلاب فرهنگی درجمهوری اسلامی ایران ، تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1383